جمعی از همرزمان "امین سیماب" از کانادا (بازنشر)
۲۲ اپریل ۲۰۲۴
۲۲ اپریل ۲۰۱۷



یادی از همرزم فرهیخته "امین سیماب" در اولین سالگرد جانباختنش

سال پار در همین روز قلب گرم، تپنده و پر از آرمان های متعالی مبارزی نستوه و انقلابی آرمانخواهی به اسم "امین سیماب" پس از سال ها مبارزه در سنگر های متعدد پیکار ضد استعماری و ضد ارتجاعی از تپش بازایستاد و خودش با خانواده، همرزمان و مردمش پدرود گفت.
شخصیت هر انسان تاریخی در جامعه با محک رزمندگی در جهت تکامل تاریخ، ایستادن در سمت ستمکشان و رزمیدن در سنگر رهیدن از هر نوع ستم و استثمار، ارتجاع و استعمار؛ و یا عکس آن، رقم می خورد. مرگ آدم ها نیز با همین معیار ها محک می خورد. مرگ انسان های همگام و همسو با آهنگ و سمت حرکت تکاملی تاریخ و تأثیرگذار از نگاه فکری یا عملی بر روند مبارزات اجتماعی، زیان ها و کاستی های قابل حسابی بر آن روند می گذارد.
با چنین معیار و اعتباری، زندگی و مرگ امین سیماب به گواهی تفکر، رزمندگی و سمت گیری تاریخی و اجتماعی اش ارزیابی شده و جایگاه اجتماعی او را در سمت حرکت پیشروندۀ تاریخ در صف ستمدیدگان تعیین می کند.
"امین سماب" به حیث شخصیت شناخته شدۀ فرهنگی، نویسندۀ متعهد، ادیب، مترجمی مسلط به زبان های مبداء و مقصد و روشنفکر مبارزی در صف پیکار اجتماعی، برای روشنفکران و نیرو های ملی ــ مردمی کشور ما، چهره ای شناخته شده بود.
ما نویسندگان این یادنامه، برای سالیان سال افتخار همرزمی و همرهی با "امین سیماب" را در عرصه های مبارزات فکری، سیاسی، تشکیلاتی و کار سیاسی و فرهنگی ملی ــ  دموکراتیک داشته، از منش ها و سجایای عالی وی مثل قاطعیت، اصولیت، صداقت، صمیمیت، اندیشه به خلق و تواضع انقلابی آموخته  و فیض برده ایم.
تا آنجا که ما می دانیم، "سیماب" در نقش مبارزی فرزانه، آگاه، منسلک و باورمند به آرمان رهائی ستمکشان، یکی از آن انسان هائی بود که زندگی و رزمندگی اش جایگاه شایستۀ وی را در صف ستمکشان و پیکار خلق ستمدیده در همرهی با رزم آوران خوشنام این سرزمین تعیین نموده بود. او در این صف تا آخر استوار و باورمند به فردای تابناک زحمتکشان ماند. به یقین، در چنین جایگاهی هم زند گی و هم مرگ زنده یاد "سیماب" تأثیری دوگانه بر روند مبارزه و پیشروی داشته است.  فقدان این فرزند جانباختۀ خلق و همکار استوار، صادق و راستین عرصۀ مبارزۀ ملی ــ دموکراتیک برای رزمندگان راه آزادی و رهائی ستمکشان کشور، به شدت محسوس است.
در زمان حیات "امین جان سیماب"، افغانستان کشوری بود گرفتار زنجیر جبر تزاران روس، ارتجاع برآشفتۀ اسلامی و سپس امریالیست های اشغالگر امریکا و ناتو. هر چند برای "سیماب" طرد تجاوز امپریالیستی و حصول استقلال ملی در زمان اشغال کشور، در اولویت و عمدگی قرار داشت، اما در مجموع، او امر آزادی ملی را در ارتباط تنگاتنگ با رهائی ستمکشان، دموکراسی مردمی، عدالت و ترقی اجتماعی و محو ستم و استثمار انسان از انسان در کشور زادگاهش و در جهان می دانست.
با این اعتبار، می توان جایگاه اجتماعی او را به عنوان مبارز اجتماعی در سمت ستمکشان تعیین و قالب فکری و جهان نگری او را با اندیشه های دگرگونساز و مژده رسان محو هر نوع ستم و استثمار مشخص ساخت.
آری! قبل از همه "امین سیماب" در شرایط اشغال امپریالیستی کشور، حصول آزادلی ملی و رزمیدن در راه تحقق آن از قید اسارت استعماری را منحیث وظیفۀ عمده و در اولویت مبارزاتی نیرو های ملی ــ انقلابی و قاطبۀ ملت می دانست. او سال های متمادی بر محور همین وظیفۀ عمده علیه سوسیال امپریالیسم، امپریالیسم و ایادی خود فروش آنان رزمید.
دموکراسی از نظر امین جان مؤلفۀ دیگریست که با آزادی ملی پیوند دارد. دموکراسی ای که او در راه تحقق آن پیکار نمود، هم به عنوان روش حکومت داری و هم به حیث روش و معیار برخورد نیرو ها و ذوات سیاسی، منبعث از ارادۀ آزاد مردم و سروری بلافصل اجتماعی ستمکشان و در خدمت آن است. این نوع دموکراسی که امین و هم اندیشانش برای آن مبارزه کرده و می کنند، در عین این که برخاسته از شرایط رهائی اجتماعی ستمدیدگان و آزادی ملی است، اما خود تضمین کنندۀ آزادی ملی است.
عدالت اجتماعی مؤلفۀ سوم ساختار فکری ــ سیاسی "امین سیماب" را می ساخت. امین و همرزمان متعهدش به آن درک و دریافتی از مقولۀ عدالت اجتماعی رسیده بودند که " منافع ستمکش ترین طبقات جامعه، تساوی راستین و همه جانبۀ ملیت های کشور و نیاز های تاریخی تکامل جامعه را در جهت ایجاد جامعۀ فارغ از بهره کشی و ستم طبقاتی و ملی پاسخ گوید."
برای امین و یارانش مبارزه در راه تأمین آزادی ملی، دموکراسی برای توده ها و عدالت اجتماعی؛ سرمنزل مقصود نه، بلکه نیمهِ راهی بود که منزلگاه نهائی " تکامل جامعه را در جهت ایجاد جامعۀ فارغ از بهره کشی و ستم طبقاتی و ملی" را در پیش رو داشت.
از منظر "امین سیماب"  و همرزمانش، استعمار ــ ارتجاع همراه با اهداف، روش ها و ابزارش؛ مجموعه ای نظام مند بوده است که در کشور و جهان به طور هماهنگ عمل می کند. همین گونه، تحقق ایده ها و ایده آل های فوق، به عنوان نظام ارزشی هماهنگ؛ ابزار، روش ها و موازین ناظر بر عملکرد سیستماتیک این چهارچوبۀ فکری ــ ارزشی را طلب کرده و می کند.
استعمار و ارتجاع سیستمی اند که باید با سیستم واژگون شده و جانشین شوند. این جاست که پای طبقات و اقشار ستم کش و فرودست اجتماعی به میدان می آید. این واژگونی، انقلاب اجتماعی را فرامی خواند و انقلاب نیز کار توده های میلیونی تحت ستم است و حزب، سازمان، جبهه و ارتش نیز ابزار انقلاب.
"امین سیماب" از ابتداء باورمندی اش به این اصل تغییر انقلابی جامعه، در پهلوی نقش رهنمونی ایده ها و افکار زنجیر گسل و پیشرو، به اهمیت عملی این ابزار انقلابی و ساختار های مبارزاتی، به نقش بنیان های فکری و موازین حیاتی این ساختار ها پی برده و تا دم مرگ آن را محکم نگه داشته و بدان پایبند و باورمند ماند. این باورمندی، تعلق خاطر و علمبرداری "امین سیماب" به اندیشه های مبشر تغییر و ابزار تحقق آن، نه "سجاده به دوشی" ریاکارانه و باور مصرفی بود، بلکه این دیگر به وجدانش مبدل شده بود. مبارزه اجتماعی در امتداد عمودی با دشمن، مشکلات ذاتی خود و اسطکاک های افقی فراوانی را نیز با خود دارد. این مبارزه و درون ستیزی به اجبار گاهی عمده می شود و نیروی مبارزاتی یک نهاد مبارز را بلعیده و به هدر می دهد.
"امین سیماب" به سان یاران همفکرش، کلیت مبارزۀ اجتماعی را امری می دانست اجتماعی. در این راهپیمائی جمعی و تاریخی، فرد با اندیشیدن به جمع و با پیوستن به جمع، محصلۀ تفکر و عملش؛ محصلۀ جمعی را تقویت کرده و خود مفهوم می یابد. از نظر اندیشه ای که امین و امین ها بدان تعلق خاطر داشتند، جائی برای تقابل و تک تازی فرد در مقابل جمع در مبارزات اجتماعی نیست.
در برهه های پرطلاتم چهار دهۀ خونین کشور ما، نیرو های مردمی ــ انقلابی علاوه از مبارزه با پدیدۀ استعمار و ارتجاع؛ بر انحرافات فکری ــ  سیاسی ای که زادۀ بستر استعماری و جلال و جبروت استعمار ــ ارتجاع در گسترۀ جامعۀ ما بود، نیز بایست فائق می آمدند. در این مبارزه نیز "امین سیماب" در کنار سائر همرزمان راستین و استوارش، از موضع منافع ملی و تاریخی خلق افغانستان در نقش علمبرداری نترس در جلو صفوف با تکیه به جمع و تشکیلات و با باورمندی قوی به اصل زرین رهبری جمعی، به مصاف کلیه مظاهر انحرافات فکری، تسلیم طلبی، انقیاد طلبی، انحلال طلبی، مسخ فکری، لیبرالیسم، سازش با منحرفان، تکروی، اندیویدوآلیسم و سائر انحرافات رفت و این مبارزه را همراه با همرزمان استوارش تا آخر موفقانه ادامه داده و بین جمع راست قامتان راستین راه و شکستگان فروافتادۀ نیمه راه خط جلی قرمزین کشید. "امین سیماب" و یارانش می دانستند که بدون مبارزه با انحرافت فکری ــ سیاسی و تسلیم طلبی، نهاد مبارزاتی مربوطه و خلق مبارز نخواهد توانست موفقیتی در مبارزۀ ضد استعماری و ضد ارتجاعی کسب کند. او علمبردار استوار، آگاه و نترسی بود که فارغ از بوالهوسی های روشنفکرانه و عقده گشائی و انتقام گیری، در اندیشه و وسواس حفظ ارزش های مطروحه و حفظ همرزمان از سیر در گمراهی و افتادن در چاه و چالۀ کنار مسیرت انقلاب بود و در این مأموریت نجات، همواره به جمع اندیشید و هرگز "من" برایش مطرح نبود.
"امین سیماب" به دموکراسی در مفهوم تمثیل آگاهانه و متحدانۀ ارادۀ خلق زحمتکش، و یا در شکل روش ستودۀ "رقابت" و تبادل منطقی "صد مکتب" و شیوۀ برخورد نیرو های سیاسی در مقابل دگراندیشان؛ باور داشت. "امین سیماب" در هر دو مفهوم دموکراسی و به ویژه در مورد دومی آن، یک دموکرات صادق و پیگیر و در عین حال با انعطاف بود. "امین سیماب" در مبارزۀ جمعی با انحرافات فوق در گسترۀ نهاد های مبارزاتی و جامعه، از این روش ستوده و سازنده به نیکوئی و با مهارت مدد گرفت.
او در بر خورد با همرزمان و همکارانش در سطح نهاد ها و کار ملی ــ دموکراتیک نیز؛ از این روش کارساز و نیکوی دموکراتیک استفادۀ فراوان و همیشگی می برد؛ او هیچگاهی تلاش عبث نورزید تا اراده و افکار خود را بر سائرین به عنوان بهترین بقبولاند؛ او در مبارزۀ جمعی از بحث و جدل دموکراتیک و منطقی اباء و هراسی نداشت؛ او پس از ادامۀ بحث و جدل لازم، به تصمیم گیری جمعی ارج می نهاد و عمل می کرد؛ بهترین رفیقش آن کسی بود که آگاه بود و آگاهانه عمل می کرد و هر حکمی را بدون پرسش و چالش، قبول نمی کرد؛ او دوستدار انسان آگاه بود.
"امین سیماب" تحمیل ایده و ارادۀ فردی را بر دیگران، تک صدائی، پیروی محض، عدم تقابل با ایدۀ فردی از روی مقام و منزلت اجتماعی و یا سیاسی آن فرد، برده منشی، قبول بی چون و چرای افکار تحمیلی، و قلندر مآبی را مغایر با ارزش ها و روش های دموکراتیک می دانست و بر ضد آن می ایستاد.
این ارزش های فکری و کاری فوق، نمونه های چندی از چهارچوبۀ فکری و روش مبارزاتی گرامی یاد "امین سیماب" است. کلیت این ارزش ها و روش ها منجمله اصولیت، انعطاف، قاطعیت، صمیمیت، صداقت، تواضع، اندیشه به جمع، تکیه بر تشکیلات، رهبری جمعی و مسؤولیت فردی؛ آن صفات ممیزه ایست که از آن همرزم رفته به روندگان و ادامه دهندگان استوار راه و آرمان  در عرصه های مبارزات، فکری، سیاسی، ملی ــ دموکراتیک و تشکیلاتی به یادگار مانده است. صفاتی که خیلی ها آموزنده، سرمشق و منبع الهام در مبارزه با هیولای سه سر استعمار، ارتجاع  و انحراف است.
راهیان و ادامه دهندگان راستین آرمانخواه نیز به دور از لاف و بلوف روشنفکرانه و گزافه گوئی های مصرفی و ریائی و تجلیل فرمایشی؛ این ارثیۀ به جا مانده از امین و  سائر یاران امین و پاکباز را پاس داشته، از آن در نظر و عمل مباراتی الگو برداشته و آن را ارج می نهند.
این ارج گذاری و پاسداشت  از اخلاق انقلابی و مجموع ارثیۀ مبارزاتی "امین" و امین ها ممکن نیست؛ مگر با سرمشق قرار دادن آن ها در زندگی، رزمندگی و روش و منش روزمرۀ یکایک ما در تمامی عرصه های مبارزه و سطوح و اشکال سازمانی در امر تداوم بی تزلزل و تحقق آرمان های شکوهمند، اما تحقق نیافتۀ کلیه یاران رفته!
یاد "امین سیماب" و کلیه امین های رفتۀ راه آزادی و انقلاب جاودانه باد و آرمان های شان مستدام!
دوم ثور ۱۳۹۶شمسی